منتظر
منتظر
بی مه روی تو امیدم به فردا نیست نیست
بی شکنج موی تو آدم ز حوّا نیست نیست
دل به گرداب غمت دادیم و عمری رفت و رفت
در حضورت فکر مجنونی به لیلا نیست نیست
آب از آبِ روی تو آبی به رو دارد ولی
گر نگاهت نشکفد باران شرر زا نیست نیست
بی نسیم روی تو شبنم ز برگی کی چکید
پیله ها را باز کن پروانه، پروا نیست نیست
گروهی کامم به بال شاپرک ها می رسم
عاشقت را ترس از این دنیا و عقبا نیست نیست
از شرار آتش عشقت ز من خالی شدم
طوطی شیرین سخن دیگر شکرخا نیست نیست
از تو و روی تو گفتن تا به کی بی بوی تو
در غیاب روی تو این کلک شیوا نیست نیست
قاصدک وعده ها از روز وصالت می دهند
در سراب جاده ها این سایه پیدا نیست نیست
تا به کی مهتاب رویت را زِ من پنهان کنی
چاره ای کن دلبرا این دل شکیبا نیست نیست